هزار مژده که آمد بهار و گل خندید

روزمرگی
آخرین نظرات
  • ۳ شهریور ۹۶، ۲۰:۵۰ - قالب رضا
    :)
  • ۱۱ تیر ۹۶، ۱۲:۲۳ - نیما نوری نژاد
    عالی

کم بوده از این زندگی سهمم

دوشنبه, ۵ بهمن ۱۳۹۴، ۰۵:۱۲ ب.ظ

امروز  حالم بدتر از بد بود.

ساعت حدود 4 بود که ماشین تازشون رو اوردن خونه. اسپرتج مشکی.

دلم ماشینه رو نمیخواست . اما دلم به وسعت تمام دنیا و ادماش ؛  برای خودم سوخت . برای منی که حنی عرضه ندارم خرج خودم رو بکشم.

منی که از زندگی و عمرم  حاصلی نچیدم. 

دلم برای خودم سوخت که روزها میان و میرن ،  سال نو میشه و  دوباره یه سال نوی تازه ،  اما ، من ،  هیچی تو کارنامه ام  ندارم  که به خودم بگم : 

هی ؟؟؟؟؟   سال فلان ، فلان کار رو کردی . فلان پله رو رفتی بالا  ،  فلان اتفاق خوب افتاد تو زندگیت ... پس سال خوبی بود و پر بار  به لطف خدا...

چندین ساله که این داره تکرار میشه و من بی حاصل ........

اوووف . یه بغضه سنگین داره گلوم رو فشار میده الان .


این وسط از نگاه مردم و گاهی ترحمهاشون هم خسته شدم . حسابی تو فشارم و دارم اذیت میشم. اما هیییییییییییییییییییییییچ کاری ازم بر نمیاد .

و خدایی که  منو نمیخواد و منی که تا چند وقت پیش با تمام وجود میخواستمش دیگه میلی بهش ندارم. ...


میدونی ؟؟؟ شاید قطعا  قبلا هم نوشتم در موردش. آدمی که بدبخته و مثلا فقیر ،  از زور  فقارت  میره دزدی میکنه .... بعدش تبدیل به یه آدم بد میشه... یه آدمی که دنیاش رو از دست داده.  این آدم بد ، هم دنیاش رو از دست داده و هم آخرتش رو .

من میگم شرایط روی خوب و بد بودن آدما خیلی تاثیر داره. صبر و تحمل آدمها حدی داره.  میدونم که خدا میدونه آستانه صبر و تحمل هر کسی رو ... اما وقتی نخواد نمیخواد دیگه. زورکی که نمیشه.

من هم از این قائده مستثنی نیستم. یه چند سالی با تمام وجود رفتم بسوی خدا. منکرش نمیشم که لذتش رو هم با تمام وجودم چشیدم. چند باری  اینقد اووج گرفتم که ...  بعد اون هی از خدا خواستم  هی خواستم. هیچی بهم نداد. هیچکدوم رو بهم نداد. خواستم بازم ازش . دعا کردم نذر کردم ذکر گفتم.  نخواست و نداد .    بهش گفتم :  خدایا ؟ یه جایزه کوچولو بهم بده لااقل . بذار زده نشم. بذار تشویق شم بمونم.  اما اون نخواست. محلم نداد. شاید امتحان بود.  من رفوزه شدم. دیگه تحمل نکردم. کاسه صبرم لبریز شد. تو امتحانش شکست خوردم. و 

و الان شدم همون آدمی که  نه دنیا رو داره و نه اخرت رو.   هم دنیام رو ازدست دادم و هم آخرتم رو .

یه روزی ، یه روزگاری خودم رو لایق بهترین ها میدونستم.  اما ؛ الان ؛ 

اما الان  دیگه خودمو لایق هیچی نمیدونم. میدونم آدم بدیم که هم به دنیاش گند زده و هم آخرتش...


این روزگار بد کرده با قلبم / کم بوده از این زندگی سهمم

دلیل میبافم برای عشق / برای چیزی که نمی فهمم



موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۱۱/۰۵
مریم م.م

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی