هزار مژده که آمد بهار و گل خندید

روزمرگی
آخرین نظرات
  • ۳ شهریور ۹۶، ۲۰:۵۰ - قالب رضا
    :)
  • ۱۱ تیر ۹۶، ۱۲:۲۳ - نیما نوری نژاد
    عالی

درهمی خلاصه

يكشنبه, ۲۳ آبان ۱۳۹۵، ۱۲:۲۶ ب.ظ

1) بهم گفت : اگه میتونی جمع کن برو از اینجا.


یه کشور دیگه میگه .


2 ) کوه به کوه نمیرسه و آدم به آدم میرسه. اما چه جوری آخه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟


3) تو بحث دکتری ، فک نمیکنم هیچکس به اندازه اون خوشحال میشد اگه دکتری میخوندم.


4) یه مرد میانسال هست خوش سیما و سخت گیر. فک کن کارمندای دانشگاه حسابی ازش میترسن و حساب میبرن. چه برسه به دانشجوها . کلاسش خییییییییییییییلی شیرینه. ادبیاته.
 با من خیلی خوبه و بهم احترام میذاره خیلی. دیروز یهو تو دانشگاه منو دید. اومد احوالپرسی و اینا . بهم میگه :

    تو هنوز اینجایی ؟ چه حالی داری بابا...

5) باید برم خیلی دیرمه. کلی کار دارم. سر فرصت  حالا.








موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۸/۲۳
مریم م.م

نظرات  (۱)

۲۳ آبان ۹۵ ، ۱۲:۳۶ خانه سلامتی
آنهایی که فکر می کنند پول می تواند هر کاری بکند ممکن است برای پول هر کاری بکنند.
جورج ساویل 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی