فرصت شمار صحبت

فرصت شمار صحبت کز این دوراهه منزل

چون بگذریم دیگر نتوان به هم رسیدن

1) هوا خیلی عالیه و مثه همیشه هوای عالی ، حالم رو خوب میکنه.  پس منم عالیم. و ممنونم از خدای خوبم

2) دیرزو با سحر بیرون رفتم. رفیتم  فرزین.  یه کفش چرم 120 توممنی رو خریدم 48 تومن.

سبز یشمی اسپرت . تو مایه های کفش های کالج. نه که کالج باشه ها. نه. اسپرته دیگه.  60 درصد اف خورده بود. امروز دوباره سر ظهر با نسترن میرم. شاید یکی دیگه هم خریدم. 

دیروز  جوراب شلواری چپوشیده بودم کفش ها تو پت زیاد قشنگ نبود.   من چند سالی میشه که زیر شلوار جین جوراب شلواری می پوشم. خب من سرماییم .  میگم ؟  مردم چه جوری یه ساپورت میپوشن  میرن خیابون ؟؟؟ یخ نمیبندن؟؟؟

من باشم منجمد میشم. من زیر شلوار جین میپوشم باز دارم یخ میبندم همیشه. تازهه همون تابستونشم هم نمیپزن از گزما .  پدر خوشتیپی بسوزه.

آخه میدونی ؟ بعضی هاشون اصلا هیکل خوبی ندارن که ساپورت بپوشن. ادم  عق میزنه. ...

چی داشتم میگفتم به کچا رسیدم....

همش حرف تو حرفه دیگه نوشته هام. 

مهم نیست که . مهم اینه که ذهنم خالی میشه. پااااااااااااااک. سفید.   ها هاها.

3) دیروز 60 تومن دادم و ازمون مسئول فنی نظام رو ثبت نام کردم. خیلی مسخره است. نه موارد آزمون معلومه و نه منبع. به هر حال برای اینکه پشیمون نشم ثبت نام کردم. هرچند که قراره 6 ماه 6 ماه  ازمونش رو برگزار کنن.

4) من الان بالام تا ساعت 9. 9 میرم پایین و مامان میاد بالا...

5) سحر دیروز دوباره گیییییییییییر داده بود که عید ناخن بکار . موهاتو فلان کن. به خودت برس . اون قدیم بود پسرا از دخترای ساده خوششون میومد. الان هرچی قرو فری تر باشی بیشتر خوششون میاد.  به خودت برس شوهر کنی. پیر شدی ها  . ..

جوابم بهش فققققققققط یه لبخند بود.

میدونی  ؟ از حرفهای سحر اصلا ناراحت نمیشم.

شوهر  . از دید خیلی ها چیزی که باید کرد فقط شوهره. ...

همش باید به دیگران جواب بدی.  تازمانی که دانشگاه نرفتی  میگن :

ایشالله بری دانشگاه .  وای چه رشته ای قبول شدی

دانشگاه که میری میگن : پ

ایشالله شوهر کنی  . 

هنوز ازدواج نکردی ؟ کی ازدواج میکنی ؟؟؟

ازدواج که میکنی میگن :

ایشالله بجه

هنوز بچه نداری ؟  کی بچه میاری ؟؟؟؟

بچه که میاری میگن :

...

...

و  این پرسش و پاسخ ها و جواب دادن ها  همیشه ادامه داره.

6) همینجوری از بیکاری اومدم اینجا. قصد نوشتن هم نبود بجز  اون بیت شعر حافظ که با هدف و منظور خاص نوشته بودم.  اما وقتی میام  و شروع میکنم همین جور حرف میزنم...
کاش همون یه بیت رو نوشته بودم و بس. 
مختصر و مفید.

7)  تولد ترانه نزدیکه. جمعه.  14 اسفند به دنیا اومده و امسال 2 سالش میشه. آه. چه زود میگذره زندگی .

8) خدای قشششششششنگم؟؟؟ ممنونم برای هر آنجه که بهم دادی و ندادی.
ممنونم و سسپاسگزار.
خدایا  ؟ دوسسسسسسسست دارم.  لطفا ،
لطفا ، شما هم دوستم داشته باش. کم نه. زیاد.   خیلی زیاد.