احمد
1)یکم سرم گیج میره و احساس خواب آلودگی دارم. نمیدونم چرا و چمه ؟
2) وسوسه شدم که ماشین بگیرم. اما همش به خودم میگم :
هی ؟ م ؟ الان وقتش نیست. الکی پولتو فعلا خرج نکن . برنامت برای 97 بوده. 97 منتهی به 98 . بذار همون موقع.
اما ، گاهی واقعا ، نیاز به داشتنش رو احساس میکنم به شدت. این " گاهی " که گفتم ، خیلی کم . ا
اصلا باید مینوشتم به ندرت. آره. این درسته . " به ندرت " . مثلا سالی دو نهایت 3 بار ، این نیاز احساس میشه.
در پی این وسوسه یه سری به سایت های ماشین های منطقه زدم ببینم چه خبره و قیمت ها . چون نمیخوام ماشین گرون بگیرم برای شروع ، فک کنم یه اکسنت 2017 ... اونی که قیمتش 47 تومن بود خوب بود. اگه میخواستم بگیرم فعلا اکسنت میخریدم. :-)))))))))))). اما من فعلا ماشین نمیخرم. طبق برنامه خودم. شیطون بیخود میکنه که وسوسه کنه.
ماشین خرج داره. بیمه و الخ و دولخ. ترجیح میدم فعلا سود بگیرم از پول .
تاااااااازه ، شاید همون 97 منتهی به 98 هم نگرفتم و پولو یه جوره دیگه و یه جای دیگه خرج کردم . در واقع سرمایه گذاری کردم. مثلا شاید یه زمین ارزون و مناسب . خرید و فروش زمین های کوچیک خارج از شهر . ... نمیدونم...
3 ) دیروز ذهنم مدام رو " مهندس کشتی" بود . تمام مدت همین کلمه تو ذهنم تکرار میشد.
و
این
از کجا بود ؟؟
از چند روز قبل ، خونه عذرا .
وقتی اونحا بودیم بچه ها از سمیه در مورد داداشش پرسیدن. اونجا بود که فهمیدم داداش سمیه هر دوشون " مهندس کشتین " گویا . یکی مکانیک و یکی برق فک کنم. ...
بعد از اون روز ، همش ذهنم رفته سر سال دوم لیسانس. یکی زنگ میزد بهم و ... مهندس کشتی بود ... با اینکه با ادب صحبت میکرد ، اما من ، مثه خیلی های دیگه ، بی اینکه بشناسمش اجازه صحبت ندادم بهش. اونم چندین بار تماس گرفت و وقتی دید نمی ذارم حرف بزنه و قطع میکنم تلفنو ، دیگه زنگ نزد.
بهار 82 فک کنم. جزو محدود کسایی که مبایل داشتم...
اون مهندس کشتی هم ، جزو افراد ناشناخته برام باقی موند، که هرگز نفهمیدم از کجا منو میشناخت و شمارمو از کجا آورده بود و الی آخر.
اون موقع ، اصلا برام اهمیتی نداشت و هرگز تو ذهنم مرور نشد تا فردای خونه عذرا ، که ذهنم مدادم یک کلمه رو تکرار میکنه :
" مهندس کشتی".
الانم اهمیتی نداره. به دلایلی که خودم میدونم. فقط نمیدونم چرا تو ذهنم اون کلمه تکرار میشه.
امیدوارم با نوشتنش اینجا ، دور ریخته بشه و ذهن آزاد بشه.
3) خوبه خواب آلودم و سرگیج. وگرنه جقد مینوشتم. :-))))))))))))))))))))))))))))
4) خدای قشنگم ؟ دووووووست دارم زیاد. لطفا دوستم داشته باش.
خدایا ، شکرت. سپاسگزارم. برای تمام جیزهایی که دادی و ندادی بهم ، سپاسگزارم.