هزار مژده که آمد بهار و گل خندید

روزمرگی
آخرین نظرات
  • ۳ شهریور ۹۶، ۲۰:۵۰ - قالب رضا
    :)
  • ۱۱ تیر ۹۶، ۱۲:۲۳ - نیما نوری نژاد
    عالی

پن س ید ( Pan c i d )

چهارشنبه, ۲۵ مرداد ۱۳۹۶، ۱۲:۳۵ ب.ظ

اقا ؟؟؟ من آدم ضغیفی ام. امروز یه کاره بد رو تکرار کردم و البته خیلی حال داد و نمیدونم چرا مشششششعوفم بجای  نادم بودن .  ؟

 

دیروز  قرار شد براشون  یه غذای  فیلیپینی به اسم پن ... اوه اوه. اسمشو بگم  بازم گند نزدم و نسترن گوگل نکنه و به اینجا نرسه ؟ اخه خودم هرچی سرچ کردم این غذا رو نه فارسی و نه انگلیسی پیدا نکردم. ..   پن   س ی د    ( pan        c   i    d )

از سحر یاد گرفتم. با رشته برنجی   و 8-10 نوع سبزیجات ( کلم قرمز سفید  بروکلی  هویچ  کرفس  لوبیا سبز  سیر پیاز  ) و مرغ حبه و   رشته برنجی و سویا سس  و آب لیمو


من تا حالا نه رشته برنجی گرفته بودم و نه سویا سس و نه کرفس.   سویا سس  شیشه هاش کوچیکه. یه امریکاییش رو گرفتم. چون سویا سس کوچیکه  و مزه این غذا از سویا سسه  منم  خوب بلد نبودم  رسیدم کم باشه و 2 تا خریدم 11 تومن.

بگذریم از اینکه مجید اصلا نخورد و  نسترن رشته هاشو دوس نداشت و  ووو

  سویا سس رو با احتیاط اخره غذا اضافه کردم که شور نشه.  تمام شیشه استفاده نشد و کمی زیاد اومد.کلا غذایی شد که چون طرفدار نداشت  قاعدتا اولین و اخرین بار بود که درست شد تو خونه. و دیگه اینکه یه سویا سس کامل هم رو دستم باد کرد و نمیدونستم باهاش چی میخورن. منم امروز اوردم با خودم تا اگه میپذیره  هایپرمارکته ٰ‌ پس بدم و جاش  چیزای دیگه بردارم.

هایپرمارکت هم به راااااااااحتی و با احترام و با گرفتن فاکتور ازم پس گرفت . منم رفتم بچرخم معادل 5500 و یا بیشتر  هله هوله بردارم .

یه کنجد عسلی برداشتم 650 تومن. 2 تا  چمک ( از این بیسکوییت ادامسی ها )   یه اب پرتغال تکدانه     یه رنگارنگ ( همون کارمیلای قدیم خودمون   و   ضعیف النفسی که من باشم  بازم یه تخمه افتابگردون  مزمز (     :-))))  . اصلا خیلی دختر بدی شدم .

آ:-))))          

آها .  خواستم بازم یه بستنی "چوبی قهوه "  میهن بردارم  که گفتم بذار این بار   چوبی فهوهی   کاله رو امتحان کنم. آقا ، خیییلی بد بود. تفاوت زمین تا اسمون.  اه اه .   چوبی قهوه ی میهن خوشمزه اس. بله.


وای خدا جون . من بازم هله هوله ( تخم افتابکردون )‌ خوردم .


آها یه خبر دیگه . سحر دیشب زنگ زد گفت : سهیل اینا دعوام کردن. میگن صبح میری ورزش بعد کار       ظهر باشگاه    دوباره عصر کار    رنگ و روت زرد شده.  منم دیگه صبح ها نمیام.

گفتم : اه گندت بزنه. تازه داشتم حال میکردم ها.  دو روز بود میدویدم با حضور گام های لاکپشتیه سحر... امروز نرفتم. باید از فردا صبح خودم تنهایی برم.

مامان که پاش . سحر که اینجور .

مامان میگه شاید بارداره. ؟  راستش سجر بهم گفته مشکل داره برای بارداری و  تحت نظره دکتره. و اینکه اخرین صبحی که باهم رفتیم ورزش یهنی 2 روزه پیش ٰ همون صبح بعهده  ورزش داروخانه شبانه روزی  "بی بی چک"  گرفت. 

مامان نمیدونه که رفت بی بی جک خرید. همین جوری گفت.  ولی خب  بعید نیست مامان راس بگه.

به هر حال

من باید از فردا صبح برم تنهایی . همون یه ربع به 6 میرم و 6 اونجام.  ان شاءالله میرم. به امید خدا .

به به . چه روزه خوبی .خدایا شکرت.


پ.ن )‌   :-)))  اقا ؟ اسم غذا رو اشتباه گفتم.  تازه تو اینترنت پیدا  کردم.  پن .   س.   ی.    ت      ( پن +  سیت   )


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۵/۲۵
مریم م.م

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی