کارت اهدام رو پریینت گرفتم و گذاشتم تو کیفم.
چند ساله که منتظرم برسه دره خونه . اما نیومد. تیر94 پر کرده بودم و اون موقع اونجا نوشته بود نهایتا تا 6 ماه میرسه.
اما هرچی موندم و از سایت و رمز و پسوورد پیگیر شدم نتیجه نداد.
2 روزه پیش حرف شد تو خونه ... نسترن گفت اگه اعضام بدرد میخوره بعد مرگم بدین...
منم گفتم منم همنیطور. گفتم : من 3-4 ساله پیش فرمش رو پر کردم و " کارت اهدا " دارم. نسترن 4 شاخ موند
اه محید اومد باید ببندم فعلاو ...
...........................
مجید زود رفت .
آره میگفتم. مامان با تعجب گفت : الکی نگو .
نسترن اما بیشتر از همه تعجب کرده بود .
گفتم قضیه مربوط به الان نیس که. 3-4 ساله پیشه . همش هم استرس داشتم کارتم دم در خونه که میاد به دست مامان نرسه. البته هنوزه که هنوزه کارتش نیومده. موقتش تو سایت هس. چن بار هم پیگیری کردم...
( تو وبلاگ قبلیم چن تا پست در مورد همین نوشته بودم همون زمان. و البته در مورد استرسم برای اینکه دم دره خونه کارت رو به مامان ندن و دسته مامان ندن و همینطور در مورد حس و حالم و انگیزم از این کار... )
به هرحال نسترن ری اکشن خاصی داشت نسبت به موضوع. متعجبی که از فرسنگ ها میشد دید و فهمید.
خلاصه همین موضوع باعث شد که امروز برم و
پیگیر شم.
دیدم آوه اصلا سیستم عوض شده و به پسووردم جواب نمیده. رمز رو طبق گفتشون بازیابی کردم و کارت رو چاپ گرفتم. دیگه دم دره خونه هم نمیارن تحویل بدن . هرکی خودش باید بره با کارت ملی و شناستامه و کارتموقت اهدا ، به شعب منتخب بانک ملی تا کارت اصلی رو بگیره.
مجید که اومد ؛ کیف پولم رو باز کردم و گفتم : ایناها . اینو میگفتم هااا. چهرهش جور خاصی شد و بعدش گفت : بذار به مامان بگم ...
گفتم : ماله الان نیس که بابا. کارت رو در اوردم و اون قسمتی که نوشته بود دوست عزیز خانوم فلانی ... فلان و شما در تاریخ 91.4.12 فرم پر کردید و ... رو بهش نشون دادم. گفتم سال 91 هست. منتها ، الان پرینت موقت رو گرفتم. اصلش رو باید رفت شعب منتخب بانک ملی گرفت....
خدیاا؟؟ شکرت . دوسسسسسسسسسست دارم زیاد. خیلی خیلی زیاد.
خدایا؟؟ میدونم خیلی وقته دیگه اخر حرفام ازت اسمی نمیبرم. حواسم بوده. اما دلم نبوده . میدونی . ؟ عادت به تظاهر هم ندارم.
اما الان بعد مدتها دوباره حسااااااااااااااابی دلتنگت شدم و دلم خواست بهت بگم که دوست دارم و چققققققققققققدر زیاد دوست دارم و خوبی و مهربون.
همیشه هم بودی. اما من بد شدم. سختی ها بهم فشار آورد و از چشم شما دیدم.
خدایا؟/ ممنونم که هستی. میدونم همیشه حواست بهم هست که من هستم.
کمک کن مثه قبل شاکر و لایق نعمت های بی پایانت باشم.
کمکم کن ؛ خووب باشم . شاد باشم و موفق و سلامت در کنار عزیزانم. و
و
کمکم کن بهترین انتخاب ها رو داشته باشم و در مسیر درست گام بردارم.