هزار مژده که آمد بهار و گل خندید

روزمرگی
آخرین نظرات
  • ۳ شهریور ۹۶، ۲۰:۵۰ - قالب رضا
    :)
  • ۱۱ تیر ۹۶، ۱۲:۲۳ - نیما نوری نژاد
    عالی

۱۳ مطلب در مهر ۱۳۹۵ ثبت شده است

 ...

طالعم را زندگی در خویش پنهان کرده است

خسته ام از بس که دستم را به کف بین می دهم...



قسمتی از یه شعر تلگرامی  از  یادم نمیاد کی .

بی ارتباط. همینجوری قشنگ بود خوشم اومد.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۵ ، ۱۱:۵۵
مریم م.م

تفعلی تفنـنی


برنیامد از تمنای لبت کامم هنوز/بر امید جام لعلت دردی آشامم هنوز

روز اول رفت دینم در سر زلفین تو/تا چه خواهد شد در این سودا سرانجامم هنوز

ساقیا یک جرعه‌ای زان آب آتشگون که من/در میان پختگان عشق او خامم هنوز

از خطا گفتم شبی زلف تو را مشک ختن/می‌زند هر لحظه تیغی مو بر اندامم هنوز

پرتو روی تو تا در خلوتم دید آفتاب/می‌رود چون سایه هر دم بر در و بامم هنوز

نام من رفته‌ست روزی بر لب جانان به سهو/اهل دل را بوی جان می‌آید از نامم هنوز

در ازل داده‌ست ما را ساقی لعل لبت/جرعه جامی که من مدهوش آن جامم هنوز

ای که گفتی جان بده تا باشدت آرام جان/جان به غم‌هایش سپردم نیست آرامم هنوز

در قلم آورد حافظ قصه لعل لبش/آب حیوان می‌رود هر دم ز اقلامم هنوز


http://hafezdivan.blogpars.com/2014/09/00231044011321100342111073.html

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مهر ۹۵ ، ۱۲:۱۶
مریم م.م

     دلربا، دلنشین، شیرین ادا، نازنین
به کجا رفتی بیا تب و تابم را ببین ...
چه شبی دارم تنها تنهایی و تنهایی
گره از گیسو بگشا تا ز سحر در بگشایی ...
بهار اومد که گلها رنگ و وارنگه جونم
دیدن یار سر چشمه قشنگه جونم ...
بچینم گلی بیارم در سرایت جونم
ببینم رویتریزم در پیش پایت جونم ...
گلنارم گلنارم غم تو بر دل دارم
نفسی بنشین یارا من تشنه دیدارم ...
گل به گیسویت بستی ما را پریشان داری...



      گل نار  با صدای  " بیژن بیژنی " 

خخخییییییلی دوست دارم. فوق العاده اس.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۹۵ ، ۱۱:۱۳
مریم م.م
خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَأَنْزَلَ لَکُمْ مِنَ الْأَنْعَامِ ثَمَانِیَةَ أَزْوَاجٍ یَخْلُقُکُمْ فِی بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ خَلْقًا مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ فِی ظُلُمَاتٍ ثَلَاثٍ ذَلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ لَهُ الْمُلْکُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ ﴿۶﴾

شما را از نفسى واحد آفرید سپس جفتش را از آن قرار داد و براى شما از دامها هشت قسم پدید آورد شما را در شکمهاى مادرانتان آفرینشى پس از آفرینشى [دیگر] در تاریکیهاى سه گانه [مشیمه و رحم و شکم] خلق کرد این است‏ خدا پروردگار شما فرمانروایى [و حکومت مطلق] از آن اوست‏ خدایى جز او نیست پس چگونه [و کجا از حق] برگردانیده مى ‏شوید (۶)
سوره زمر ، آیه 6

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ مهر ۹۵ ، ۱۱:۳۴
مریم م.م

گویند “حر بن یزید ریاحی” اولین کسی بود که آب را به روی امام بست و اولین کسی شد که خونش را برای او داد.
“عمر سعد” هم اولین کسی بود که به امام نامه نوشت و دعوتش کرد برای آنکه رهبرشان شود و اولین کسی شد که تیر را به سمت او پرتاب کرد!
کی می‌داند آخر کارش به کجا می‌رسد؟
دنیا دار ابتلاست.
با هر امتحانی چهره‌ای از ما آشکار می‌شود، چهره‌ای که گاهی خودمان را شگفت‌زده می‌کند.
چطور می‌شود در این دنیا بر کسی خرده گرفت و خود را ندید؟
می‌گویند خداوند داستان ابلیس را تعریف کرد تا بدانی که نمی‌شود به عبادتت، به تقربت، به جایگاهت اطمینان کنی.
خدا هیچ تعهدی برای آنکه تو همان که هستی بمانی، نداده است.
شاید به همین دلیل است که سفارش شده، وقتی حال خوبی داری و می‌خواهی دعا کنی، یادت نرود “عافیت” و “عاقبت به خیری‌ات” را بطلبی.

‌ مرحوم دولابی

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مهر ۹۵ ، ۱۱:۰۶
مریم م.م

1) من خوبم.

تاسوعا ، عاشورا نزدیکه. 2 روزب دیگه ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مهر ۹۵ ، ۱۷:۴۹
مریم م.م

خاطرات عمر رفته ؛   در نظرگاهم نشسته
در سپهر لاجوردی،    آتش آهم نشسته
ای خدای بی‌نصیبان،   طاقتم ده، طاقتم ده!
ای قبله‌گاه ما غریبان،   طاقتم ده، طاقتم ده!

با صدای "جهان" یا "سالار عقیلی" ....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مهر ۹۵ ، ۱۱:۲۴
مریم م.م

از قدم زدن بدم اومده بود

از همه خیابونا خسته شدم


چشامو بسته بودم رو همه چیز

همه احساسم مثه سنگ شده بود


واسه ی خودم دلم تنگ شده بود

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ ۱۴ مهر ۹۵ ، ۱۰:۵۷
مریم م.م

حاصل خیره در آینه شدن ها ،

آیا

دوبرابر شدن غصه تنهایی نیست؟؟؟


"فاضل نظری "

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مهر ۹۵ ، ۱۲:۴۵
مریم م.م

1) محرم امسال هم رسید ...

خدا منو ندید...

شروع محرم ، برام انگار سال تمومه...

تو دعا ها سردم. بی میل و رغبت. .. زورکی  ...

2 ) فک میکردم خوبم. اما نبودم . امروز خووب نبودم. خطا کردم.


3 ) گاهی دلگیر میشم.

گاهی بی دلیل برای چیزای کوچیک دلگیر میشم... 

شاید نشونه افسردگی باشه.


می دونی ؟ جز به خودم نباید به کسی متکی باشم...

خدا نمیخواد ...


خسته شدم دیگه . برای همین دعا تقریبا برام نامفهموم. دلی نیست. خواست قلبی نیست. انگار قلبی نیس.

از رو عادت شاید . اونم گاهی فقط.

نمیخوام به خدا بیش از حد اصرار کنم. ..

شاید رضایت دادم . نه .  سعی میکنم که رضایت دادم


این

حقـّم نیست .

...

...

..

..

 

اینجا بیراهه ی مستقیمه.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مهر ۹۵ ، ۱۹:۰۵
مریم م.م
صبح که میومدم داشتم تو دلم برای خودم حرف میزدم...
رسیدم به شکرگزاری از خدا و  ...بعدش به اون آیه  86 یوسف که چند شب قبل خخونده بودم فکر کردم.
گفتم : خدایا ؟  من خیلی خیلی ممنونم و سپاسگزارم بابت نعمت های زیادی که بی حساب بهم عطا کردی. سلامتی ، دست و پای سالم ، بدن سالم ، و... 
اما خدایا ، من ناراحتم. من گله دارم و  درد و رنجم رو به تو میگم. فقط به تو. مثه حضرت یعقوب ...
من دلم میخواد ...
من دلم میخواد ...
من دلم میخواد ...
...
...
...


بعدش به خودم گفتم : تو که اینهمه نعمت داری که خدا بهت داده. همین الان که سالمی و داری راه میری ، یکی از بزرگترین نعمت های خداست بهت.  بهتره شکرگزار باشی . قرار نیست که تمـّاااااام نعمت ها رو که خدا به تو بده. یه چیزایی هم کم باشه به جایی بر نمی خوره.
یاد بگیر همه چیز رو یه جا نخوای .  هیشکی همه چیز رو با هم نداره.  اصلا  همه چیز با هم نمیشه و ...
خلاصه ؛ با خودم کلنجار میرفتم که :
"زیاده خواه " نباش. 
راضی باش و سپاسگزار نعمت های خدا

یهو باز  آیه اومد تو ذهنم.
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مهر ۹۵ ، ۱۱:۲۳
مریم م.م

  دیشب بعد از نماز مغرب و عشا ؛ 

سوره یوسف بود . صفحه منتهی به آیه 86 میشد. آیه 86 یوسف:

قالَ إِنَّما أَشْکُوا بَثِّی وَ حُزْنی‏ إِلَی اللَّهِ وَ أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ

یعقوب گفت: من با خدا غم و درد دل خود گویم و از ( لطف بی حساب ) خدا چیزی دانم که شما نمی دانید.

و

صفحه بعدش 87 یوسف.


یَا بَنِیَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ یُوسُفَ وَأَخِیهِ وَلَا تَیْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لَا یَیْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْکَافِرُونَ ﴿۸۷﴾


ی پسران من ، بروید و از یوسف و برادرش جستجو کنید و از فرج و رحمت خدا نومید نشوید ، که جز کافران از رحمت خدا نومید نگردند.



خیلی خوب بود.  نیاز داشتم بهش خیلی ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مهر ۹۵ ، ۱۲:۵۵
مریم م.م

واقعا  م . گاندی ، این حرفو زده ؟؟؟

"لیاقت انسان‌ها کیفیت زندگى را تعیین می‌کند نه آرزوهایشان"

این قسمتی از یه متن بوده  منتصب به  مهاتما  گاندی.

اگه واقعا  اون گفته باشه خیلی چرند گفته. مزخرف میگه.

آدم بیخودی بوده .  ( نه . حالا بیخود که نبوده . برای گفتن یه حرف اشتباه  یا بخشی از افکار غلط  که خود آدم ها رو متعم به بیحود بودن نمیکنن که .  حاالا ادم بیخودی نبوده. اما چرت که گفته . )..

آیا واقعا آدم ها مطابق لیاقتشون زندگی میکنن؟؟؟؟ 

خب معلومه که نه.

چرند گفتی خیلی مهاتما. خوشم نمیاد ازت . دری وری میگی.

خبب البته که آرزوهاشون هم نمسازه کیفیت زندگی رو

....


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۹۵ ، ۱۰:۴۶
مریم م.م