دلم سالاد میخواد با سس زیااااد . توش ذرت هم باشه.
دلم سوپ میخواد .
دلم ماکارونی میخواد .
دلم سالاد ماکارونی میخواد .
کلا دلم خوراکی میخواااد .
...
دلم سالاد میخواد با سس زیااااد . توش ذرت هم باشه.
دلم سوپ میخواد .
دلم ماکارونی میخواد .
دلم سالاد ماکارونی میخواد .
کلا دلم خوراکی میخواااد .
...
نمیدونم اینا با خودشون چی فک میکنن ؟؟؟؟؟
دختره شکمش تو آفسایده. اونوقت بلوز چسبون و مانتو جلو باز پوشیده.
خیلی خوشتیپی و خوش اندام ؟؟؟
خب آدم عق میزنه به هیکلت .
اگه میخوای اون تیپی بپوشی حداقل ، یه هیکل توپ که نه ، متعادل بساز. حداقل شکمت آفساید نباشه.
حالا این بیچاره بازم خیلی بهتر از خیلیهای دیگه ان. اونایی که شکمم پله پله دارن و ران و پل و پاچه ای آویزون . اه اه اه.
بابا جون ، زیبایی اونه که جوری لباس بپوشی نواقص رو بپوشونی ؛ قشنگ تر به نظر بیای. نه که ...
یعنی هرچی مده می پوشی ؟؟
اه اه اه.
حال به هم زنای بدهیکل.
نه که من خوشتیپ باشم هااا. نه . اما خودم میدونم نواقصم چیه .
هروقت یه شکم سیکس پک درست کردم ، نه ، سیکس پک مردونه اس. فور پک درست کردم اونوقت می پوشم...
پس تا ابد بعضی چیزا رو نمیپوشم. چون نواقص بدنم رو میشناسم و سعی میکنم اگه نمیتونم بپوشونم ، حداقل کمتر تو دید باشن...
- حس خوبی دارم از اینکه امسال هم تونستم تا اینجا روزه بگیرم.
خدایا شکرت.
- اه اه. فصل امتحاناته. حسه درس خوندن نیس.
- با تمام لذتی که ماه رمضون داره ، نمیشه تفاوت روزه داری و روزخواری رو نادیده گرفت. اینکه آدم صبح روزه خواری زودتر بیدار میشه و صد البته سرحالتر.
امروز سرحالم .
- چند روزیه که خودم رو دست خدا سپردم. خودش میدونه و خودش.
دل میرود ز دستم، صاحب دلان، خدا را!
| دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا | ||
| کشتی شکستگانیم، ای باد شُرطه، برخیز! | باشد که بازبینیم دیدار آشنا را | |
| ده روز مهر گردون، افسانه است و افسون | نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا | |
| در حلقه گل و مل، خوش خواند دوش بلبل | هاتَ الصبوح هبوا، یا ایها السکارا! | |
| ای صاحب کرامت! شکرانه سلامت | روزی تفقدی کن، درویش بینوا را | |
| آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است: | «با دوستان مروت، با دشمنان مدارا» | |
| در کوی نیک نامی ما را گذر ندادند | گر تو نمیپسندی تغییر کن قضا را | |
| آن تلخوَش که صوفی اُم الخبائِثَش خواند | اشهی لَنا و احلی، مِن قُبلة العُذارا | |
| هنگام تنگدستی در عیش کوش و مستی | کاین کیمیای هستی، قارون کند گدا را | |
| سرکش مشو که چون شمع از غیرتت بسوزد | دلبر که در کف او موم است سنگ خارا | |
| آیینه سکندر جام می است بنگر | تا بر تو عرضه دارد احوال ملک دارا | |
| ترکان پارسیگو بخشندگان عمرند | ساقی بده بشارت رندان پارسا را | |
| حافظ به خود نپوشید این خرقه می آلود | ای شیخ پاکدامن، معذور دار ما را |