هزار مژده که آمد بهار و گل خندید

روزمرگی
آخرین نظرات
  • ۳ شهریور ۹۶، ۲۰:۵۰ - قالب رضا
    :)
  • ۱۱ تیر ۹۶، ۱۲:۲۳ - نیما نوری نژاد
    عالی

۱۰ مطلب در تیر ۱۳۹۶ ثبت شده است

1) صبح که اومدم  تلگرامو باز کردم دیدم  دختر نازنین بدنیا اومده و بهش تبریک گفتن همه.  عکسشو گذاشته بود.

 دلخور شدم. بهم خییییییلی برخورد.  میدونی ؟ انتظار داشتم به عنوان دوست صمیمی  خبردار میبودم . ناراحت شدم قلبا.

تقریبا 2 هفته ی قبل  بهم گفته بود که  م ؟  بین ادرینا و دریا کدوم ؟؟   داشت نظر سنجی میکرد. منم گفتم  آدرینا.


زنگ زدم وبرنداشت.  تو تلگرام خصوصی براش پیغام گذاشتم. تبریک و اینا . 

8-10 تا عکس فانتزی آتلیه ای خیییییلی شیک براش درست کردم با همون 2 تا عکسی که تو گروه فرستاده بود.

میدونی ؟ گاهی آدم از دوست صمیمیش ، هرچقدر هم که دور باشه انتظار داره.  انتظار داشتم میدونستم نه اینکه تو گروه بخونم و ببینم.

هنوز به این باور نرسیدم که دیگه هیییییییچ دوستی وجود نداره.

...


2 ) ثامن بازم  قطع کرده ATM صادرات رو . و از داخل باجه هم 300 تومن بیشتر نمیده. ای بخوره تو سرش. پولام رفت.

مجید دیروز میگف : فرشتگان  هرکی مثلا 10 تومن داره 7 تومن میدن. گفتن چرا ؟ گفتن بهشون مازاد سودی بوده که برخلاف دستور بانک مرکزی دریافت کرده بودین از موسسه.

این نه اینه  لزوما 70 درصد پول رو پس میدن ها . نه .    تصاعدی بر اساس سنوات تغییر میکنه .

...

باید ببینیم چی میشه...



3) ... هیچی .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۹۶ ، ۱۰:۴۷
مریم م.م

1)  دیشب با خودم فک میکردم یه جوری داد بزنم و خدا رو صدا کنم که عرشش  بلرزه ...  میفهمی ؟


2)  تا 8 شب درگیر سردرد شدید بودم. به نظرم فهمیدم چرا 3-4 روز مداوووم سردرد داشتم. اصلا چایی نخوردم . حتی صبحانه هم چای نخوردم.  ومن عادت دارم به چایی.

شاید جدی جدی سر درد  3-4 روز اخیر مربوط باشه به نرسیدن کافین به بدنم. ؟؟؟ ها ؟

شکر خدا فعلا تا حالا امروز خوبم.


3)  "ثامن الحج" واقعی ورشکست شد و مشکل دار.  اما  "ثامن الائمه " بیچاره سیاسی شد. درگیری و جنگ قدرت س.پ.ا.ه .  و 

ر.و.ح.ا.ن.ی   .   و این وسط مردم گرفتار شدن. یکی عروسی داره پولشو میخواد. یکی مریض داره ، یکی چک داره و ووو...

بابا مردم گرفتارن . یه سری قشر متوسط با سودش زندگی رو میچرخونن. 

فعلا دوباره با atm صادرات لینک شده 3 روزه. این نشونه ی خوبیه. اما میدونی ؟ اعتماده از دست رفته به این راحتی بر نمیگرده. همه مترصد اینن که سپرده هاشون رو بکشن بیرون.

فعلا با سپرده ها کاری ندارن و پولی پرداخت نمیکنن. فققققققققط روز شمار ها .   حتی سپرده هایی که سر رسید سالش رسیده هم هیچ کاری نمیشه کرد.

مردم تو این جنگ قدرت  دارن فنا میشن. استرس  ، گرفتاری ، رنج ، آبرو ، چک ، و ...


4) خوشحالم که خوبم.

خداروشکر.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ تیر ۹۶ ، ۱۱:۱۳
مریم م.م

نمیدونم چرا بازم سر درد دارم. 3-4 روزه  که تقریبا هر روز  یک یا 2 تا  کدئین میخورم.  وقتی  اینجوری مدام سردرد میکنم نگران خودم میشم.

امروز هم قرص خوردم .

باید gis رو نصب کنم رو لپ تاپ . همینطور اتوکد.

دیروز قرار شد با حسین پور و میلاد ج  ،  چن تا دوره رو خصوصی بگذرونیم.   علاوه بر Gis   صورت مجلس  و  همینطور  میکرواستیشن هم بگذرونیم 3 تایی به زودی.

هردوشون بچه های خیلی خوبین.

میلاد ج  ، ارشد عمرانه  که از نو اومده و نقشهبرداری میخونه و همکلاس شدیم.

محمد ح   هم  10-15 سال پیش کاردانی نقشه خونده وبعدش لیسانس عمران.  حالا اومده بود لیسانس نقشه برداری بگیره.(؟؟)

اگه لیسانس عمران بوده پس باید واحد هاش معادل سازی میشد. ها؟؟؟ چرا معادل سازی نداره پس ؟؟

حالا به هر حال .  3 تایی با هم جوریم. بچه های خیلی خوب و باادبین.   سیگاری و موادی نیستن. چشم پاکن. سنگین و مودب .  برای همین با هم صمیمی شدیم.

ها ها . تابستون کلاس تابستونی میریم. تاااااااااااااازه  میلاد ج   دوره های تضمینی آزمون نظام هم میره.


دیگه اینکه  ثامنه گور به گوری برنامه هام رو به هم ریخته.  مهمترینش برنامه برقراریه بیمه امه ، که فعلا مسکوت نگه داشتمش تا ببینم چی میشه...

سرم درد می کنه...

...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ تیر ۹۶ ، ۱۱:۳۲
مریم م.م

خب .

بالاخره  این لپ تاپه رو خریدم.  3 میلیون و پانصد و پنجاه و هفت تومن .  همون 3 ملیون ششصد.    دیچی کالا گرفتم.

دوس داشتم این بار مشکی باشه.  نشد.  مهم نیست هااااا . همین جوری .

جواد مدل پیشنهادی و قطعیشو  بعده بررسی داد.   خودم و نسترن یه نگاهی انداختیم به مدل ها وووو .

زنگ زدم از سهیل قیمت بگیرم همینو ...

با سهیل که حرف زدم خسابی گیج شدیم.

زنگ زدم به هادی.  هادی خیلی خیلی خوب راهنمایی کرد. گفتم مدل پیشنهادی رو برات تلگرام میکنم ببین تایید میکنی یا نه. ضمن اینکه خودت هم پیشنهاد بده .

هادی گفت : پیشنهاد خوبیه. ..

منم دیگه تعلل نکردم. با اینکه خیلی دوس داشتم دور و بر 2.5  بخرم  اما دیگه همونو بعد از 8-10 روز تحقیق و مشاوره از افراد متخصص ،    خریدم. دیروز عصر حدود ساعت6 خرید کردیم.

نسترن گفت : کیف.؟

گفتم : اصلا حرفشو نزن.

گفتم فقط یه موس بگیرم و وسلام فعلا.

مبارکم باشه. :-))

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۶ ، ۱۱:۴۲
مریم م.م
دارم فک میکنم که من چقققققد زشت دارم زندگی میکنم. اینکه متکی به خودم نیستم ...
امسال شروع تغییراته. هرچند دیر اما بالاخره شروع کردم .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۹۶ ، ۱۹:۱۰
مریم م.م

پیرو  پست پیش نویس قبل ،

تقویم نگاه کردم میشه چهارشنبه ، 5 شنبه  یک ، دو  شهریور 96 .

ان شاءالله  خیره.

ان شاءالله.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۹۶ ، ۱۸:۳۰
مریم م.م

نمیدونم چی بگم.

 حرف و خبر و اتفاقات روزمزه  و خوشی و ناخوشی ها  ، همیشه هستن. اما همیشه ادم حرفش نمیاد .

خب عرضم به حضور که :

 -اوضاع ثامن بدتر شده.  داخل باجه فقط 500 میده و  ای تی ام صادرات دیگه نمیده.


-بیکار شدنم ق      اینجا در مراحل پایانی جمع شدنه. فقط اینقدری که یکم از جنسا رو نقد کنیم. شایدتا شهریور یا مهر .  

نمیخوام بگم بیکار شدم. ایشاالله که یه کار بهتر ، خیلی خیلی خیلی بهتر پیدا میگنم. یه چیزی که ارضام کنه.  ایشالله.


نمیدونم زندگی کجا میخواد ببره منو . اما راستش نگران هم نیستم.


من هستم  مامان هست  خدا هم هست. پس مشکلی نیست ان شاأالله.


 دیگه اینکه ) gis رو هماهنگ کردم. با چک و چونه  شد 350 دوره ی اولش. من و حسین پور و  میلاد .ج.ه.ا ن. چ.ی   و  یه دختره که شهرسازی بهمون درس میداد. 4 نفری .   از مرداد .  باید زودتر لپ تاپ رو فیلکس کنم.

...


 باید به سهیل زنگ بزنم برای لپ تاپ.

بعدا  حالا باز مینویسم اگه حرفم اومد.




۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۹۶ ، ۱۲:۱۷
مریم م.م

بازم خبری در وای جی سی ( yjc) . :


ادعای مرد 128 ساله: من هیتلر هستم!   "


نمیدونم چی بگم. بعید نیست.  



http://www.yjc.ir/fa/news/6135246/%D8%A7%D8%AF%D8%B9%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%B1%D8%AF-128-%D8%B3%D8%A7%D9%84%D9%87-%D9%85%D9%86-%D9%87%DB%8C%D8%AA%D9%84%D8%B1-%D9%87%D8%B3%D8%AA%D9%85-%D8%B9%DA%A9%D8%B3

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۹۶ ، ۱۲:۱۸
مریم م.م
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۹۶ ، ۱۱:۵۳
مریم م.م

امروز کار مفیدی نکردم. 

بیشتر صبحم به  مطالعه در مورد شهر "شهداد "  و بعدشم  " ماخونیک "   معروف به شهر "لی لی پوتی ها " گذشت.

ماخونیکی ها افغان.

روستایی که کمتر از نیم ساعت با افغانستان فاصله داره و ...

 شهداد برام جذاب تر بود. اینکه اهالی شهر به یکباره میذارن و میرن.  از چی ترسیده بودن ؟؟

چرا با اینکه  هرزگاهی اسکلت و جسد آدم کوچولو ها پیدا میشه  دولت تکذیب میکنه و میگه مثلا مربوط به بیماری نادره یا اسکلت نوزاده؟؟


تو وای جی سی خوندم  که حتی کارگران مترو هم زمان حفاری و احداث مترو  بارها موجودات خیلی کوچیکی دیدن که به سرعت فرار میکردن .

میتونی باور کنی که هرچی از کودکی دیدم  کارتون و فیلم  ، همش واقعی بوده ؟

من دیگه بر این بارورم که همه چیزهایی که ساخته میشه و گفته میشه ، یه منشا حقیقی داره ، که براساس موضوعیت فیلم و داستان و  ذهن آدمها  ساخته و پرداخته میشه و شاخ و برگ میگره و غلو میشه.


همه اینا از خوندن این خبر که

400 نفر  "2وجبی "  داریم تو ایران که قراره براشون شهر ساخته بشه

شروع شد .

به نظر من آدم کوتوله  با آدم کوچولو فرق داره.  آدم کوتوله ها...

اما

آدم کوچولوها ، ظرافت دارن. یعنی غیر طبیهی نیستن.

نمیخوام چیزی بگم که یهو  اد  این وسط یکی بیاد بخونه و ناراحت شه. ..




همین که شروع به نوشتن میکنم یهو کار میریزه سرم.  ای باباااااااااااااااااااا.



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ تیر ۹۶ ، ۱۲:۱۰
مریم م.م