هزار مژده که آمد بهار و گل خندید

روزمرگی
آخرین نظرات
  • ۳ شهریور ۹۶، ۲۰:۵۰ - قالب رضا
    :)
  • ۱۱ تیر ۹۶، ۱۲:۲۳ - نیما نوری نژاد
    عالی

گزارش

چهارشنبه, ۱۱ مرداد ۱۳۹۶، ۱۱:۰۳ ق.ظ

1) سرمای خیلی سختی خوردم.  از 3 شنبه ی قبل درگیرم. سینم چرکی شده. میسوزه. بیش از یه هفته اس.  خب سرمای تابستون دیر خوب میشه...


2) 8- 10 روز تلکرام نداشتم. چون این سیستم ویروسی و عوض کردن ویندوز وووو...


3) از 4 شنبه ژیش کلاس Gis شروغ شد. تو دفتر نسترن اینا. خوب بود. امروزم کلاسه. 10 جلسه 2.5 ساعته. 350 تومن نفری.

این هفته   " واسط " هم شروع میکنیم . با یکی دیگه. اونم 350 تومن.


5 ) جمعه تولد نسترن بود. حال نداشتم چک و چونه ی کیک بزنم. راستش اصلا حاله کیک درست کردن نداشنم. بنابراین گفتم هرجور خودت دوس داری. میخوای با هم درست کنیم یا میخوای تنها.

گفت : نه . امسال تو هرجور دوس داری . ...

خلاصه با هم درست کردیم.

جمعه با اینکه حیلی مریض بودم اما خوش گذشت.

کادوش  250 ژول دادیم. یه کفش تابستونی از " بنتی "  و  50 هم ترانه.    دیگه  باباش اینا چقد دادن نمیدونم...


6) ازمون نظام قبول نشدم .باید 60 میزدم. من 49 زدم. البته دوره ی اول همهی استانها  کمتر از حد نصاب بذیرفته شدن. ازمون مسخره ای بود. دوره ی بعدی رو شهریور برگزار میکنن. شرکت نکردم.


7 ) دیگه اینجا هم تق و لق شده. عصر ها هیشکی نمیاد. فقط صبح ها بازیم. اونم  با جنسای ناقص. فقط باید یکم جنس رو نقد کنیم. همین. یعنی تعطیلی و بیکاری قطعی شده دیگه .


8 )‌ثامن الائمه هم که  گور به گوریش قطعیه. بولامون رفت . میخوان مثه کاسبین بدن گویا. مثلا 100 تومن 70 تومن.  البته نه 70٪ ها. نه . بسته به سالها و سودی که بیشتر از مجوز بانک مرکزی گرفتی رو کسر میکنن.  اه.

کاش برداشته بودیم همه رو .


9) منو بگو که چقد برنامه داشتم. بایان امسال میخواستم بولامو یکی کنم همشو و یجا  یه سبرده بذارم. ( الان سبرده هام جدا جداست. 4 تا ) .  میخواستم یکی کنم  و کل سودش رو بردارم و به کارایی که دوس دارم و تا حالا از خودم دریغ کردم ببردازم. چه میدونم مثلا یادیگیری یه ساز .  رفتن به مسافرت خارجی و داخلی ٰ‌ٰو  برقراری بیمه و و  و و ...

راستش با اینکه ثامن بولمو خورده و  عنقریب بیکار میشم  و بازم اینده ای نامعلوم ٰ اما اصصصصصصصصصصصصصصلا نگران نیستم . میدونی  کم کم دوباره دارم رو خودم کار میکنم. تقریبا یکی دو روزه.  معجزه ذهن.  از ماست که برماست.  من میتوانم ...

میدونی ؟‌من جدی دلم میخواد  "‌هیبنو ترابی " یاد بگیرم.


اههه.  امروز لب تابو اوردم.  نمیدونم ب کجا رفتم هرجا ب  داره رو ب تایب میکنم و اعصابم داره خورد میشه . ..و

ژچجحخحهعغفقثصضشسیبلانمکگ

/.وئدذرررزطظظطزرذدئو./ژژژژژ//.وئدددددذرزطظظظظظظظشسیبلاتنمکگ

ژچجحخهعغفقثصضضضضضضضضضضضپ

ا؟ پیدااااااااا کردم. چرا "پ "‌رفته اون بالاااااا ؟؟؟

به به . جوینده یابنده اس.

 داشتم از هیپنو تراپی میگفتم و علاقه ام. اما خب . اینم مثه باقیه کارا  " ممارست " میخواد. مراقبه و مکاشفه .وووو ...


خدایا ؟‌شکرت.




موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۵/۱۱
مریم م.م

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی