دکترها
1) اقا اینا همّشون دکترن شوهراشون هم دکتر. یکیشون همه امریکاست . فک کن جالا تو ...
هرچقد گروه بچه های لیسانس رو دوست دارم این گروه بهم نمیچسبه. یه جوریه برام. با اینکه هنوز خیلی کمیم حدود 12 نفر ، اما هیچ محبت و گرمایی دیده نمیشه. اگه باشه فقط لفظشه. حقیقی نیست...
..
2) گر نگه دار تو انست که من میدانم شیشه را در بغل سنگ نگه میدارد. ...
3) چی بگم ؟ از خودم و روزگار چی بگم؟؟ گاهی مثه الان دلتنگ هم دیگه نمیشم.یا دلگیر ...
4) میخوام برم دفتر " م ف " ساعت 7 قرار دارم. کم کم باید حرکت کنم. یکم سختمه. زنگ زدن بهش و غیره...
چه میشه کرد. ؟ باید برای زندگی تلاش کرد.
میدونی ؟ سحر هم تو گروهه. همون سحری که فقط به من گفته و من میدونم که نتونست تو ایران تو مراغه گیاهپزشکی بخونه و مشروط شد و اخراح شد. بعدش فرستادنش بلافاصله فیلیپین. اونجا دندونپزشکی خوند و بعد ازدواج کرد و اونحا تخصص گرفت و الان یه خانوم دکتره.
کسی که تو دانشگاه ابزان نتونست یه لیانس بگیره حالا خانوم دکتره. ...
5) زندگیه و سرنوشت....
6) خدایا ؟ سپاسکزارم.