آدرینا
پنجشنبه, ۲ شهریور ۱۳۹۶، ۱۰:۲۶ ب.ظ
دیشب ساعت ۸ نازنین زنگ زده بود. نبودم. بالا بودم. ۸.۱۵ بهش زنگ زدم.
گفت : اومدم اینجا. هستی بیام ببینمت ؟
کفتم : نه . خونه ام. ...
امروز غروب با مامان و نسترن رفتیم یه ؛ تو گردنی ؛ خردیدیم.
۱۶۰ تومن. فک میکردم ۲۵۰ تومن باشه. بهش هم میخوره گرونتر باشه. خیلی شیک و ظریفه.
باید این هفته یه روز برم خونه مامانش. پیش نازنین و دخترش آدرینا.
۹۶/۰۶/۰۲