چله 95- 2
پنجشنبه, ۲ دی ۱۳۹۵، ۱۰:۴۵ ق.ظ
"حکایتی که با نکته دان کنند"
گفتم کی ام دهان و لبت کامران کنند گفتا به چشم هر چه تو گویی چنان کنند
گفتم خراج مصر طلب میکند لبت گفتا در این معامله کمتر زیان کنند
گفتم به نقطه دهنت خود که برد راه گفت این حکایتیست که با نکته دان کنند
گفتم صنم پرست مشو با صمد نشین گفتا به کوی عشق هم این و هم آن کنند
گفتم هوای میکده غم میبرد ز دل گفتا خوش آن کسان که دلی شادمان کنند
گفتم شراب و خرقه نه آیین مذهب است گفت این عمل به مذهب پیر مغان کنند
گفتم ز لعل نوش لبان پیر را چه سود گفتا به بوسه شکرینش جوان کنند
گفتم که خواجه کی به سر حجله میرود گفت آن زمان که مشتری و مه قران کنند
گفتم دعای دولت او ورد حافظ است گفت این دعا ملایک هفت آسمان کنند
فال رو اونجا نگرفیتم. منو مامان پایین گرفتیم. نه که نگرفته باشیم هااا. میخواستیم فال بگیریم که دیگه بابا مامان نسترن بساط خداحافظی راه انداختن و ماهم دنبالشون.
برای همین اومدیم پایین فال گرفتیم.
اول مامان. یادم نیست چی بود. اما مزخرف بود همش. هم ابیاتش و هم تفسیر و فالش.
بعدش من گرفتم.راستش خیلی میترسیدم. خاک برسر ، پارسال چه چیز داغونی اومده بود. کلی از روزهای بعد شب چله هم دپرس فالم بودم.
امسال می ترسیدم ... اومد حکایتی که با نکته دان کنند.
خب
دوست داشتم. پر از انرژی بود.
هرچند که زندگی بر اساس فال و این حرفا نمی چرخه. اما خب ، چه بهتر که اگه تفننه یا هرچی ، یه چیز خوب باشه. پر انرژی و مثبت.
گفت این دعا ملایک هفت آسمان کنند
راستی ؟ دیروز "دکتر ص " راهنمای پایان نامه ارشدم تو رشته قبل. تو تلگرام برام پیغام گذاشت. آخرین مهلت ثبت نام دکتری و این جرفا.
پارسال هم بنده خدا اس ام اس داده بود.
براش نوشتم :
salam dr
mamnun az inke etelaa dadin .
بعدش هم یه استیکر دسته گل صورتی که روش نوشته بود " سپاس " فرستادم.
...
...
فعلا همینا .
خدایا ؟ شکرت. دوووووووست دارم زیاد. ببخشید دیگه.
......................................................................
آقا چقد مسخره اس. عنوان رو زدم یلدای 95 (2) قبول نمیکنه . میگه قبلا استفاده شده. خب 2 رو نمیبینی مگه.
نوشتم یلدای 95 -2 بازم میگه قبلا استفاده شده. حنگ.
ی رو برداشتم از یلدا نوشتم یلدا95-2 باز قبول نمی کنه.
برو بابا.
۹۵/۱۰/۰۲