هزار مژده که آمد بهار و گل خندید

روزمرگی
آخرین نظرات
  • ۳ شهریور ۹۶، ۲۰:۵۰ - قالب رضا
    :)
  • ۱۱ تیر ۹۶، ۱۲:۲۳ - نیما نوری نژاد
    عالی

چرند

سه شنبه, ۲۳ شهریور ۱۳۹۵، ۱۱:۵۷ ق.ظ

حوصله نوشتن ندارم. اما مینویسم اون موضوع رو.موضوع وقاحت و نمک کوری رو ...

نوشتن خوبه. آدمو سبک میکنه. حتی اگه خاله زنکی باشه و در وری. ... 

مهم اینه که ذهن خالی بشه.  قی کنه حرف های آزار دهنده و  ....

خیلی وقته دیگه حال نوشتن ندارم.

با اینکه اینجا خالیه و میتونم  اینقققد داااااااااااااااااد بزنم تا جوونم درآد ، با این حال انگار من این کاره نیستم. تو این زمینه جسسسسسور نیستم که بگم : " گوربابای  مردم و دیگران " . فریاااااااااااااااااااااااااااد بزن.  حتی اگه کسی مخفی هم هست ...

با اینکه کم مینویسم و حوصله نوشتن نیس ،  با اینکه اینجا کسی نیس ،  با همه اینها هنوز گاهی مخفی مینویسم. یعنی مینویسم و ثبت موقت میکنم که نمایش داده نشه. 

شاید هم این موضوع ربطی به جسور بودن نداره...

خب ، ادم که نباید همه حرفهاش رو بریزه رو دایره ...

بعضی حرفها؛ احساسها و ... خصوصیه . شخصی...

میدونی حدو مرز هر چیز باید رعایت بشه.  مثه  "رک گویی"  با " بی ادبی "  با توهین  با ... 

کسایی که مدعی رگ گویی هستند و تو این کار اغراق میکنند و پشت هم دل میشکونن و توهین میکنن و دیگران رو آزار میدن...


آره . همه حرفها گفتنی نیس.

بعضی حرفها حتی نباید تو ذهن آدم گفته بشه. یا حتی فک بشه... فکر کردن به بعضی موضوع ها و حرف زدن تو ذهن در موردشون باعث پرورش دادن اون موضوع و رنگ گرفتنشون میشه ...

بعضی حرفها رو میشه گفت فقط برای خودت. ...

من از اون ادم مغرور هام که هیچ وقت حیتی ضمیمی ترین دوستام از احساساتم و راز دلم نسبت به بعضی چیزا مطلغ نشدن...

همیشه از همون جوونی میدونستم که دوستی موقتیه. ممکنه 5 سال بعد یا 10 سال بعد ؛ دوستی کم رنگ بشه و راز من ؛ حرف من ؛ درد و دل من ؛ دیگه برای اون کم رنگ بشه و ختی بدتر بعنوان یه حربه (؟) استفاده کنه علیه من. ...

من همیشه مغرور و محتاط بودم. ..

حوصله باز کردن معانیش رو ندارم. میدونم و میفهمم که دارم چی میگم...

...

...

...

 عید فربان 95 گذشت.

و

نسترن خر است .

و

پاییز داره میاد . یه هفته دیگه ...  کی گفتاه پاییز پاداش فصل هاست و این حرفها... اه  اه اه. روزای کوتاااااه ، برگهای ریزان و غم انگیز ... 

آه. باید منتظر بهار بود. بهار 96 ... سوز و سرما تو راهه. دیگه امیدی نیست تاااااااااااااااااااااااااااا بهار 96 . اگه عمری بود و خدا خواست...

یه بهار زیبای دیگه و پشتش یه تابستون گرم و خوب. یه بار دیگه زندگی از نو...

...




موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۶/۲۳
مریم م.م

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی