"خشم و حسد"
پنجشنبه, ۲۲ مهر ۱۳۹۵، ۱۱:۰۶ ق.ظ
گویند “حر بن یزید ریاحی” اولین کسی بود که آب را به روی امام بست و اولین کسی شد که خونش را برای او داد.
“عمر سعد” هم اولین کسی بود که به امام نامه نوشت و دعوتش کرد برای آنکه رهبرشان شود و اولین کسی شد که تیر را به سمت او پرتاب کرد!
کی میداند آخر کارش به کجا میرسد؟
دنیا دار ابتلاست.
با هر امتحانی چهرهای از ما آشکار میشود، چهرهای که گاهی خودمان را شگفتزده میکند.
چطور میشود در این دنیا بر کسی خرده گرفت و خود را ندید؟
میگویند خداوند داستان ابلیس را تعریف کرد تا بدانی که نمیشود به عبادتت، به تقربت، به جایگاهت اطمینان کنی.
خدا هیچ تعهدی برای آنکه تو همان که هستی بمانی، نداده است.
شاید به همین دلیل است که سفارش شده، وقتی حال خوبی داری و میخواهی دعا کنی، یادت نرود “عافیت” و “عاقبت به خیریات” را بطلبی.
…
مرحوم دولابی
1) امروز صر صبح حسابی عصبانی شدم.
دیشب مجید چند تا چک داده بود به حساب بخوابونم. صبح بعد از ورزش با مامان و خونه اومدن و دوش گرفتن زنگ زدم که شماره حساب چی بود ؟ گفت فلان .
گفتم کد ملی هم بخون .
گفت ... نسترن ...
تا گفت به اسم نسرن از کوره در رفتم.
گفتم مجید من چک ها رو پشت نویسی کردم به اسم تو. حالا خط بزنم.؟؟؟
گفت آره خط بزن...
...
حسابی عصبانی شدم. چرا باید من "مباشر " نسترن خانوم باشم؟؟؟؟ چک برای اون به حساب بخوابونم؟؟؟؟ با پول های اینجا ، برای نسترن خانوم کار میکنه و کارکرد بالا و برای اون و دسته چک و و و ...
بابا تو بانک منو میشناسن. از این کار خیلی متنفرم. برام عذاب آوره. حس بدی بهم دست میده. حکم یه " مباشر " همون نوکر و " امر بر " ...
حس میکنم خیلی وفتها ، خیلی وفتهای خیلی زیاد ، یعنی همون اغلب داره ازم سو استفاده میشه... و من مثله یک بز ...
2) کلافه ام. عصبی و ...
میخواستم در مورد انواع سیب و انتخاب و این چیزا بنویسم. اما حسش نیست الان. باید برم بانک برای کار مباشر گریم...
اگه حوصلش بود شاید یه روز نوشتم ...
3) خدایا ؟ خواهش میکنم از " خشم " و " حسد" دورم کن. لطفا...
خشم و حسد زندگی ادمو ویران میکنه . و من ، فک میکنم دارم دچارش میشم ناخواسته . از این موضوع امروز حسابی " وحشت " کردم . خیلی خیلی زیاد ترس ورم داشته.
تصمیم گرفتم این دعا رو به دعاهای معمولم اضافه کنم : خدایا منو از خشم و حسد محافظت بفرما. نذار دچار خشم و حسد بشم.
4) خدایا ؟ بهترین دعا همون " عاقبت به خیری " و " عافیت " هست. پس لطفا ، لباس عافیت به تنم بپوشان و عاقبتم رو به خیر بگردان...
۹۵/۰۷/۲۲