حموم عمومی
دیروز سحر زنگ زده بود.
الو سلام خوبی ؟ چطوری ؟ چه خبر ؟ و....
عصر بیکاری ؟
گفتم : آره.
گفت: میای بریم حموم عمومی ؟
غش غس خندیدم و گفتم : دیوونه. حموم عمومی چیه بابا.
گفت بریم پشتمون رو کیسه بکشن.
بازم غش غش خندیدم و گفتم : الان مگه دیگه حموم عمومی هست تو این شهر؟
گفت : اره بابا.
گفتم: کسی میره؟
گفت : دوستای مامانم میرن.
بازم خندیدم و گفتم : نه بابا. من نمیام . تو برو بعد بیا برام تعریف کن.
باخودم فک میکنم که تو دوره ای که مردم میرن سونا و جکوزی وووو . سحر بعنوان یه خانووم دکتر میخواد پاشه بره حموم عمومی پشتوش کیسه بکشن ؟؟؟ به تبعیت از کسایی که سن مامانشو دارن؟
هنوزم که دارم مینویسم خندم میگیره مدام.
راستش دوس دارم یه بارم که شده برای ماجراحویی داستان هم که شده برم. با اینکه تا حالا حموم عمومی رو تجربه نکردم و فک میکنم دلم نگیره اونجا ، اما دوس دارم یه بار برم. جالب خواهد بود . هرچند که خوراک خنده ملت بشم. اوه اینو میدونم که خخخخخخخخخخخخخخخخیلی حال میده یکی پشت آدمو کیسه بکشه.
منم که عشق مشت مال شدن. به به.
وقتی برای مامان داستان رو گفتم : اونم کلی خندید بعد گفت : حموم عمومی دیگه نداریم . جمع کردن فک کنم. حتما " نمره " منظورشه. گفتم چه فرقی میکنه . عمومی و نمره. هردوش عمومیه دیگه . مامان گفت : ننننننه. فرق میکنه .
گفتم از نطر من هردو عمومیه .
واقعا فرق عمومی با نمره چیه؟