عاشورا
1) خداروشکر که اینجا هنوووز امنیتشوو داره. جدا خدارو شکر. توهم بودن همه چی مسجـّل شد برام.
2) امروز عاشوراست. هوا خیلی خیلی عالیه.
3) تونستم بخشی از نوشته های وبلاگم رو برگردونم با https://archive.org/web
وقت برد. اما بخش رو تونستم برگردونم. (اسفند 92 - فروردین 93 - مهر و آبان و آذر 93) اما نوشته های ثبت موقتش همون ها که خصوصی بود رو نه . نشد که برگردونم.
و البته ( اردیبهشت تا شهریور 93 ) یعنی 5 ماه رو هم نشد برگرده.
از وبلاگ بعدیش یعنی نوبت طرب بلاگفا هم دو هفته از فروردین 94 رو برگردوندم
بانابراین در نهایت از
( اردیبهشت تا شهریور 93 ) و ( اذز 93 تا فروردین 94 ) در مجموع چیزی حدود 10 ماه رو نشد بازیافت کنم.
دلم میخواست بهمن و اسفند و 93 و همینطور فرردین 94 رو میداشتم. دور و برای تولد ترانه و ماجراهاش. خوشی ها و نا خوشی ها و حوااشیش . و
و نامه ای که برای پدرم نوشته بودم و تبریک پدر شدن پسرش ( تولد ترانه )
4) امروز ظهر عاشورا دعا کردم و شعله زرد نذر کردم....
5) خدایا شکرت . دوستت دارم زیاد. سپاسگزارم