مسبب افسردگی
دوشنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۴، ۰۵:۳۱ ب.ظ
سال 1394 هم رو به اتمامه.
دلتنگ اونی هستم که باید باشه و نیست.
تقصیره اون پسره اس. پیاده 2 بار رد شد ار اینجا. نمیتونم تو چشاش نگاه کنم. در واقع به صورتش. دلم هری میریزه. یه نوع استرس میگیرم. نمیدونم چرا.
اما
میدونم اون باعث افسردگی الانم شده.
گاهی فک میکنم یعنی این همون آرشه؟ هیچیش به من نمیخوره اما یه تیکی فک کنم باشه این وسط . شایدم از دید من اینطوره.
میدونی ؟ خسته شدم . اما نه دلم نمیخواد و نه توان نوشتن از ناامیدی و درماندگی و ... رو دارم. دلم میخواد بهش فک نکنم. اگه فک میکنم دیگه جملات رو ردیف نکنم.
میدونی ؟؟؟
خدا باید بخواد. تا حالا نخواسته. شاید بعد از این بخواد...
خدا باید بخواد.
۹۴/۱۲/۱۷