آخر رمضان 95
1) فردا احتمالا آخرین روز ماه رمضون باشه. به همین راحتی و به همین سرعت...
امسال ماه رمضون سطحی گذشت برام. نتونستم اونجوری که باید و شاید ، اونجوری که دلم میخواد ، مثه سال های قبل لذت ببرم .
متاسفم . اما نشد...
امروز و فردا که روزه بگیرم تمومه.
تا چه پیش آید و خدا در تقدیر یک ساله ام چه نوشته باشد. که ان شاءالله خیر است ...
2) نسترن هم امسال روزه گرفت. 5 تا روزه گرفت. برای اولین بار. 2 تا بی سحر و 3 تا رو اومد پایین سحری خورد با من.
روزه بی نماز.
مامان میگه کم کم درس میشه. نماز هم میخونه کم کم برای خودش.
3) تهمیم. خالیه خالی از حرف.
4) شاید به زودی گزارش روزانه نوشتم اینجا. ( خوردن و خوابیدن و ...) .
5) الهی ؟
شکرت.
خدایا ؟ سپاسگزارم. ببخشید. لطفا دوستم داشته باش و رهام نکن.
خدایا ؟ عشق و آرامش ، شادی و سلامتی ، عاقبت به خیری و عافیت روح و جسم رو تو سرنوشت من قرار بده . ان شاءالله.