درهم های روزانه
نمیدونم اثر ماه رمضونه یا ...؟؟ انگار به شرایط عادت کردم. انگار دیگه جووشه زندگی و وضعیت کاری و شغلی و درامد و زندگی و آیندمو نمیخورم خدارو شکر.
نمیدونم واقعا این کاره خودمه که بالاخره بی خیاله همه چی شدم و خودم به شرایط وفق دادم و شرایط رو پذیرفتم یا
یا اثر ماه رمضونه . آخه آرامشم از ماه رمضونه ...
به هرحال نمیخوام خطایی بکنم که همه چی به هم بریزه. این خطا شامل یه اشتباه درونی و شخصی میشه که به راحتی میتونه همه چی رو بهم بریزه. و البته تبعات بیرونی هم خواهد داشت.
سعی میکنم همه جی رو به هیمن ترتیب نکه دارم.
اینکه به آینده فک نکنی و نگرانش نباشی خیلی خوبه. اینکه فکر کنی خوبه ، اما اینکه نگرانیش ، زندگی رو از روال طبیعیش خارج کنه اصلا خوب نیس.
خداروشکر الان وضعیت خوبه . صد هزار مرتبه شکر.
2) مامان رفته چکاپ سالانه.
سیتولوژی هنوز جوابش نیومده. اما امسال دکتر مشکوک بوده. که البته که همه چیز خوب خواهد بود و مامان سالمه سالمه. من دلم روشنه و آرامش دارم. صد هزار مرتبه شکرخدا
جواب سنو هم خوب بوده. توده ای نداشته . فقط مجاری شیری متورم بوده که ان شاءالله چیزی نیس اونم.
3 شنبه جواب سیتولوژی میاد.
ان شاءالله همه چی خوبه و روبه راه. توکل به خدا .
هرچی خدا بخواد همون میشه. میدونم خیره.
3) ترانه روز به روز داره بزرگتر و شیرین تر میشه. رابطه خیلی خوبی با هم داریم. بی نهایت دوسش دارم و دوسم داره. ...
کاش منم یکی داشتم. یکی نه دو تا.
4) دیگه امیدی ندارم برای اون قضیه . انگار خدا نمیخواد. سعی میکنم کنار بیام و بی تفاوت باشم. با اینکه با تماااااام وجودم دلم میخواست...
اما هرچی نگاه اطراف میکنم ، هرچی بیشتر دقت م.یکنم ، کمتر به نتیجه میرسم. کسی نیست . حتی تو دوردست هاا.
5) شکر خدا . شکر خدا . شکر خدا