هزار مژده که آمد بهار و گل خندید

روزمرگی
آخرین نظرات
  • ۳ شهریور ۹۶، ۲۰:۵۰ - قالب رضا
    :)
  • ۱۱ تیر ۹۶، ۱۲:۲۳ - نیما نوری نژاد
    عالی

درهم برهم

سه شنبه, ۲۵ آبان ۱۳۹۵، ۰۷:۰۳ ب.ظ

1)  

بعد از جواب کامنت" دایناسور " ، فکرم مشغول موند. از اون موقع تو هر فرصتی که پیدا کنم یا دارم  کارتون خانواده سیمپسون رو میبینم یا دلار آمریکا.

فک کنم بعد از جواب کامنت تا همین چند دقیقه قبل ،  حداقل 5 یا 6 بار هرکدوم رودیدم. هرچی بیشتر نگاه میکنم و بیشتر دقیق میشم ، بیشتر متحیر میمونم. 

بیشتر رو قضیه دلار موندم. چه هوش و چه زکاوتی آخه . چقدر هنرمندانه...

اما از اون مهمتر اینکه این خانواده سیمپسون ها ، یهو با این همه تحلیل از روسیه و ترامپ و ال وبل  از کجا سر دراورد ؟؟؟؟؟

کسی که اینا رو بهم مرتبط میکرد چرا خیلی قبل تر اینارو  رو نکرده بود ؟؟؟ چرا بعد از انتخابات ؟؟؟  اصلا کی بوده ؟؟


بعدشم در مورد دلار چی ؟؟؟ کی  رمزگشایی کرد؟؟؟ خیلی هوشمندانه و زیرکانه بوده. و کی اینقدر باهووووش بوده؟؟؟ اونی که اینقده باهوش بوده که از توش 11 سپتامبر در بیاره چرا قبل اون  اینو کشف نکرده بوده تو دلار ؟؟؟

...

...

2 ) ها ها ها . امروز حال نسترن رو گرفتم اساسی . بازم ها ها ها .  وقتی " م" بدجنس میشود.

برای اینجا یه ایرانسل گرفته بودم که تلگرام راه بندازم. بعد از مدتی یکی دیگه اومد هدیه.  اون هدیه رو جند روزقبل نسترن برداشت و گذاشت تو گوشی خودشو تلگرام و فلان. 

اون یکی تلگرامش با شماره مامانه  و  روی لپ تاپشه تلگرام.

دیشب بهم گفت :  این شماره رو اد کن تو گروه همکلاسی های دوران مدرسه. بعدا من اون یکی رو در میارم.

منم امروز نامردی نکردم و 

اول از گروه انداختمش بیرون و بعدش اون شماره رو اد کردم.

ظهر بهش میگم : نسترن از گروه انداختمت بیرون .

وای خدای من. اینقد حرصش در اومده بود . گفت : به تو جه اخه منو بندازی بیرون. خودم لفت میدادم دیگه .

خیییییییلی حال کردم. کلی خندیدم بهش. اصلا حال کردم فعل انداختن بیرون رو استفاده کردم. .


3) خدایا ؟ ایم دلخوشوی های کوچیک رو از ما نگیر. آمین.


4 ) تصمیم گرفتم دوباره در روز یکم زبان بخونم. کلا دیگه پوکیده زبانم.  خیلی هم خسته نباشم.

خیلی خسته تر نباشم که کار نکردن تو رشته اصلیم باعث شده خیلی چیزا کم کم یادم بره.  این خیلی بده و شرم آور. 3-4 سالی میشه  ناخواسته بوسیده شده و کنار گذاشته شده. راستش این منو میترسونه.

قبلا متوجه نبودم. به تازگی اینو متوجه شدم که خیلی چیزای پایه رو از خاطر بردم. این خیلی خیلی خیلی خیلی بده. به نظرم کمی غیر معقول میاد این مقوله. نمیدونم شایدم دور افتادنم ازش مسببش باشه.

باید یه کاری کنم. منتظر آزمون نظام مهندسی ام. شاید باعث شه یکم بخونم و یه چیزایی که مربوط به خوندنه یادم بیاد....

فعلا که آزمون کلا ماسیده. اونچه که برقراره  اینه که خر شدم و 300 تومن رفت تو پاچه م  . بابت تمدید عضویت و رتبه بندی.


5) خدا بزرگه.

خدا بزرگه؟ برای من هم ؟ پس چرا ؟...

...



موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۸/۲۵
مریم م.م

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی