هزار مژده که آمد بهار و گل خندید

روزمرگی
آخرین نظرات
  • ۳ شهریور ۹۶، ۲۰:۵۰ - قالب رضا
    :)
  • ۱۱ تیر ۹۶، ۱۲:۲۳ - نیما نوری نژاد
    عالی

غر

يكشنبه, ۱۶ آبان ۱۳۹۵، ۱۱:۰۴ ق.ظ

رفیق من سنگ صبور غمهام/به دیدنم بیا که خیلی تنهام

هیچکی نمیفهمه چه حالی دارم/چه دنیای رو به زوالی دارم

مجنونمو دلزده از لیلیا/خیلی دلم گرفته از خیلیا

نمونده از جوونیام نشونی/پیر شدم پیر تو ای جوونی

تنهای بی سنگ صبور/خونه ی سرد و سوت و کور

توی شبات ستاره نیست موندی و راه چاره نیست/اگرچه هیچکس نیومد سری به تنهاییت نزد
اما تو کوه درد باش طاقت بیار و مرد باش/تنهای بی سنگ صبور
خونه ی سرد و سوت و کور/توی شبات ستاره نیست
موندی و راه چاره نیست/اگر بیای همونجوری که بودی
کم میارن حسودا از حسودی/صدای سازم همه جا پر شده
هر کی شنیده از خودش بیخوده/اما خودم پر شدم از گلایه
هیچی ازم نمونده جز یه سایه/سایه ای که خالی از عشقو امید
همیشه محتاجه به نور خورشید/تنهای بی سنگ صبور
خونه ی سرد و سوت و کور/توی شبات ستاره نیست
موندی و راه چاره نیست/اگرچه هیچکس نیومد سری به تنهاییت نزد
اما تو کوه درد باش طاقت بیار و مرد باش

تنهای بی سنگ صبور
خونه ی سرد و سوت و کور

توی شبات ستاره نیست موندی و راه چاره نیست


1) دیشب حالم اصلا خوب نبود. نه با کسی دعوا کرده بودم و نه کسی با رفتارش منو رنجونده بود و نه هییییییچ اتفاق خاصی بود. اما همین جور بی دلیل  دپرس بودم حساااااااااااااابی. خیلی بد بودم.

نمیدونم چی میشه که اینجور میشه.

دلم نمیخواد اطرافیان رو اذیت کنم. منظور خاصم به مامانه. دوست ندارم اذیتش کنم ، یا از ناراحتیم ، دپرسیم ،  ناراحت و دپرس بشه. سعی میکنم ، نکنم . اما گاهی واقعا نمیتونم.

...

صبح همون حال باهام بود. حتی دیشب خیلی خیلی بد خوابیدم. صبح که پاشدم اینقد دپرس بودم که مامان طفلی پرسید : سرت درد میکنه ؟؟؟ با تعجب گفتم : ننننننه.


الان خوبم. اون حاله رفت انگار. صبح خونه رادیو باز بود. یارو میخوند :

تنهای بی سنگ صبور
خونه ی سرد و سوت و کور

توی شبات ستاره نیست
موندی و راه چاره نیست


خیلی بهم چسبید آهنگه. دوست داشتم خییییلی.

بعدش احساس کردم به قران نیاز دارم. مامان رفته بود خرید. منم آماده شده بودم که بیام . رفتم قران رو بوسیدم  و باز کردم تا خدا یه چیز بگه و آرومم کنه.  سوره توبه ...

آهاااااا.شاید برای همون الان خوبم. دنبال دلیل میگشتم چی شد که خوب شدم ؟ شاید همون بوده؟؟؟

بازم یاد مامان می افتم. دارم اذیتش میکنم . اگه همیشه شاد باشم همیشه خوب یاشم خییییییلی خووب میشه. کاش میتونستم یه دختر خخخخخخخخخخخیلی خوب براش میبودم و کمتر اذیتش میکردم. اون ناراحتیم رو میفهمه.  غمم رو میفهمه. عصبانیتم رو میفهمه.  شاید من فک میکنم که دارم ازش قایم میکنم.  اون خوب میفهمه .

واقعا نمیخوام...




موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۸/۱۶
مریم م.م

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی